امروز روز دیگری است
در زمانی که صنعت چاپ هنوز پدید نیامده بود، اگر کسی قصد داشت از کتابی برای خود نسخهای داشته باشد، لازم بود بهای نسخهبرداری از آن کتاب را بپردازد. نسخه برداری از یک کتاب نیز کاری پر زحمت بود و زمان زیادی طول میکشید. گذشته از آن احتمال خطای کسی که کتاب را استنساخ میکرد بسیار بود و ممکن بود برخی تعبیرها و الفاظ به اشتباه منتقل شود. این رویداد در مورد کتابهای علمی اهمیت بیشتری پیدا میکرد و ممکن بود مسیر علمآموزی کسانی را که کتابها را مطالعه میکردند تغییر دهد. در این میان گاه دخل و تصرفهایی عمدی نیز از جانب نسخهبرداران در کتابها صورت میگرفت. بسیاری از ابیات منسوب در دیوان شاعران که در برخی نسخههای قدیمیتر وجود ندارد و در نسخههای جدیدتر اضافه شده است از همین نوع دخل و تصرفها است.
امروز روز دیگری است. همه چیز آسان شده است و کتاب به آسانی فشردن یک کلید در دستان مخاطب قرار میگیرد. اما از این پرسش نمیتوان چشم پوشید: آیا آن روز که کتاب به سختی و با بهایی زیاد در اختیار اهل دانش و کتاب قرار میگرفت ارزش بیشتری داشت یا امروز که به آسانی چندصد یا چندهزار کتاب در وسیلهای کوچک جای میگیرد و به سادگی منتقل میشود؟ آیا آن روزها کسی که کتابی را با زحمت و انتظار چندین ماهه برای استنساخ و پرداخت هزینهای زیاد در اختیار میگرفت حاضر بود آن را نخوانده به گوشهای نهد؟ شاید آن روزها هم کسانی تنها علاقهمند به گردآوری کتاب بودند اما احتمالا مانند گردآورندگان کتاب در روزگار ما پرشمار نبودهاند. حالا کتاب به آسانی در اختیار ما قرار میگیرد اما ارزش آن کمتر از زمانی که استنساخ میشد نیست. میتوان بهجای انبار کردن کتاب، ارزش مطالعه را درک کرد و کتابها را خواند…
دیدگاهتان را بنویسید
ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید