فیلم یا/با مگاپیکسل؟!
«فیلم بخرید نه مگاپیکسل!» این شعار طرفداران عکاسی با فیلم در عصر دیجیتال است. اما اساسا این تقابل از کجا نشأت میگیرد؟ عکاسی دیجیتال تحولاتی اساسی را در دنیای عکاسی پدید آورده است. بعضی این تحولات را مثبت و ارزشمند قلمداد میکنند و برخی معتقدند عکاسی دیجیتال برخی از ارزشهای عکاسی را از میان برده است. گرچه به عنوان یک عکاس نمیتوان از امکاناتی که عکاسی دیجیتال عرضه کرده است چشمپوشید؛ ولی اینکه چیزهایی ارزشمند در عکاسی با فیلم وجود داشت که در عکاسی دیجیتال نیست هم حقیقتی غیر قابل انکار است. اما میتوان به این موضوع از چشمانداز متفاوتی نیز نگاه کرد. اگر عکاسی دیجیتال را با متعلقاتش مثل شبکههای اجتماعی، تلفنهای هوشمند و… در نظر بگیریم متوجه موضوعی خواهیم شد که بیهوده بودن قضاوت و مقایسه این دو شیوه از عکاسی را بر ما آشکار میکند. موضوعی که بازگشت جدی فیلم به بخشهایی از دنیای عکاسی در سالهای اخیر شاهدی بر آن است. حقیقت این است که عکاسی دیجیتال در فضای دیجیتال و با مؤلفههای خاص آن کارکردی دارد که اساسا عکاسی با فیلم نمیتواند آن کارکرد را داشته باشد. عکاسی با فیلم نیز در گذشته و امروز با ویژگیهای خاص خود کارکردی دارد که عکس دیجیتال تا کنون نتوانسته آن را تأمین کند. شاید با یک مثال ساده موضع قدری ملموستر شود. برخی عکسها این خصیصه را دارند که مخاطب دقایقی طولانی، شاید ساعتها، شاید با فواصل زمانی برای ماهها و سالها بتواند آن را تماشا کند، در آن دقیق شود و استمرار این تجربه در وی حسی خوشایند را از درک زیبایی یا فضای عاطفی یا حقیقت منعکس شده در آن عکس برای وی به ارمغان آورد. شاید ما دوست داشته باشیم این عکسها را در ابعاد بزرگ در نمایشگاهها ببینیم یا در محیط کار و زندگی خود آنها را پیش چشم داشته باشیم. اما نوع دیگری از مواجهه با عکسها هم محصول دوران جدید و فناوریهای دیجیتال است. اغلب کاربران شبکههای اجتماعی عادت دارند هنگام مرور صفحه مخصوص خود عکسهایی بی شمار را با تأملی لحظهای ببینند. شاید در هر دقیقه دهها عکس توسط یک کاربر دیده شود. سهم هر عکس احتمالا یک لحظه است. استمراری نیست، توجهی نیست، خبری از موشکافیها و درک ابعاد پنهان عکسها نیست. اما آیا میشود گفت درک زیباشناسانه و انتقال حسی در این نوع مواجهه با عکسها نیست؟ بهنظر نمیشود گفت. در اینجا به جای اینکه استمرار در تجربه مشاهده یک عکس حسآفرین باشد تجربه مشاهده آنی تعداد بیشتری از عکسها است که حسی را خلق میکند. اساسا نمیتوان انتظار داشت عکسهایی که بهصورت انبوه تولید میشوند و در قالب تلفن همراه یا رایانه بهصورت انبوه مشاهده میشوند مورد توجه و دقت تک به تک قرار گیرند. تولید، عرضه، مشاهده و اثر گذاری انبوه جزء خصایص این نوع عکسها است و اگر جز این انتظاری از آنها داشته باشیم نادرست است. حال اگر در میان این عکسها گاهبهگاه عکسهایی را که خاصیت دیگری دارند یعنی باید با توجه آنها را دید مشاهده کنیم، نمی توانیم مانند دیگر عکسها سریع از آنها عبور کنیم. این تجربه را شاید بسیاری از ما داشتهایم. این نشان میدهد که کاربرد و کارکرد عکسها متناسب با فناوری و نحوه تولید و عرضه آنها فضاهایی را متمایز از یکدیگر ایجاد میکند. این سخن بدان معنا نیست که با ابزار دیجیتال نمیشود عکسهای نمایشگاهی و گرفت یا عکسهای فیلمی قابلیت عرضه در فضای مجازی را ندارند. ابزار در نهایت ابزاری است که در دستان هنرمند قرار دارد و این نگاه هنرمند است که خط مشی اصلی را تعیین میکند؛ اما این نگاه میتواند ما را متوجه فضاهای متمایزی کند که در صورت فقدان هر یک از این فناوریها هرگز پر نخواهد شد.